خیلی وقت بود منتظرتون بودیم... خیلی وقت بود که ۴۰ روز زیارت عاشورای بچه ها تموم شده بود... اما همه می دونستیم که بالاخره میاین ... دیر و زود داره اما سوخت و سوز نداره .... منتظر بودیم؛ ولی نمی دونستیم میزبان شهدایی هستیم که تو هور میزبانمون بودن... اومدن که بازدید پس بدن... چه شوری بین بچه ها افتاد...

روزشماری اومدنشون که شروع شد، خوشحال بودیم که بالاخره مهمونا دارن از راه می رسن... بالاخره اگه دلی گرفت، یه جایی هست که آدم بتونه خیلی راحت درددلاش رو بگه و برای چند دقیقه هم که شده از خودش رها شه...

اومدن... باشکوه تر از اونی بود که حتی تصورش رو می کردم... خیلیا اومده بودن... اومده بودن به خانم فاطمه زهرا (س) بگن که اگه تو تشییع پیکر مطهر شما فقط چند نفر حضور داشتن و شما غریبانه به خاک سپرده شدین، نمی ذاریم تشییع فرزندانتون غریبانه برگزار بشه... این عهدیه که همه عاشقان شما بستن و چه خوب به عهدشون وفا کردن...

 اما خیلی زود تموم شد.... دلم برای تابوت های قشنگشون که روی دست ها می چرخید، تنگه.... دلم برای اون غوغا ها تنگه.... دلم تنگه....

امروز سه روزه که از آرمیدن شما تو دانشگاه می گذره... حالا دیگه پرچم های قرمز و مشکی مسیر حرم الشهدا به آدم آرامش میده... دیگه ته دلمون قرصه...

اما آی شهدا ... خودتون می دونین....

آی شهدا .... حاشا به کرمتون....
 

پ.ن1: تو مراسم تشییع یه شعار خیلی قشنگ بود برای من:

                                           این گل پرپر از کجا آمده                 از سفر کربلا آمده

پ.ن2: هروقت رفتین مزار شهدا، ما رو هم فراموش نکنین که دستامون خالیه...

 

الو. . . الو ! ! ! . . . .

الو ، از شهر خاکیا حرف می زنم !

صدامو می شنوید ؟

اینجا هوا خیلی پسِ . . . .

تو رو خدا قطع نکنید؛ الو ، الو . . .

این بار دیگه راست میگم ! . . .

شهدا؛ می شنوید؟! ؟!

بچه ها تنگی نفس گرفته ند! می فهمی ؟! اکسیژن می خوان !

اینجا هوا گرفته ست. . .

؛ کبوترای سپید دارن بال بال می زنن .

همگی در به در یه آسمون آبی ند !

کاری بکنید ، زود باشید دارن از دست می رن . . .

حاجی؛ تو یه کاری کن . . .

یک مشت هوای شیمیایی، از همونایی که واسه خودت یادگاری اُورده بودی؟ آره همونارو میگم. . .

واسه پایان انتظار، آغاز بدی نیست !؟

لااقل چهار تا ازون ترکش های ریز و درشت بفرست.

یا الله حاجی جون؛ دشمن تا نزدیکی قلبمون پیش اومده. . .

؛ پس چرا معطلی ؟ !

تو که با این منطقه آشنایی!؟ خودت چندبار قبلِ پرواز، گِراشو بِم دادی ! !

بسم الله . . . 

یه دونه از اون رمزای مشتی رو اعلام کن !! بی سیم دل همه بچه ها روشنه.

پس چرا هنوز وایسادی و مات حرفای منی ؟!

نذار نا امید بشن، بگو یا زهرا . . .

بگو حاجی جون ؛ همین یه راه بیشتر نمونده . . . !!!

جون خیبری ها ، جون اون کربلا چهاری ها . . .

حاجی تو رو جون والفجر هشتی ها یه یازهرا بگی کار ماهم تمومه ها. . .

راحتمون کن ! همه بریدن. . .

باور کنید این شهر جای زندگی نیست !!!  

آخه این بچه ها چه گناهی کردن که همش باید فاتحه خونِ این شهید و اون شهید باشن؟

همیشه باید یه چششون اشک باشه و یه چششون خون؛

این درستشه ؟ خسته شدیم به خدا . . .

بابا اصلا نوبتی ام باشه دیگه نوبتِ ما اِ . . .

این همه خجالت و شرمندگی و رو سیاهی بسمون نیست ؟

می خواید شکایتتونُ به . . . ؛

الو ، الو . . .  

ای بابا ! خداجون اینبارم قطع شد، بذار یه بار دیگه امتحان کنم . . .

شاید اینبار صدامو بشنون و کارو یه سره کنن.

اما . . . 

نه مثل اینکه بی فایده ست ! ! ! دوباره . . .

خدایا ! پس کی این گرۀ کور از کار ما باز میشه ؟

بازم باید تو قنوتامون ، تو سجده هامون بگیم ؟ باشه . . .

بيانيه كميته همبستگي با جهان اسلام دانشگاه‏های مشهد1 درباره مسايل كنوني منطقه

روح بيداري اسلامي كه سه دهه پيش بوسيله انفاس ملكوتي امام روح ا... در كالبد جامعه ايران دميده شد و شعله هاي خشم ملت قهرمان ايران كه كاخ استبداد و سرسپردگي را بر سر شاه خائن پهلوي ويران ساخت امروز تبديل به موج بيداري اسلامي گرديده كه روز به روز وسعت و شدت آن در منطقه افزايش مي‏يابد....
ادامه نوشته